افق

دست نوشته‌های علی نادری

افق

دست نوشته‌های علی نادری

افق

وقتی افق می‌شود مقصدی که قرار است پرچمت را آنجا به زمین بکوبی، دیگر برای عمق نگاهت نهایتی نخواهی یافت. که فرمود: « تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.»
.:: حلقه فرزندان روح الله ::.

22 خرداد؛ احمدی نژاد و بغض فروخفته یک ملت

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۴۴ ق.ظ

 هر چقدر با خودم کلنجار رفتم که برای سالگرد انتخابات چه مطلبی برای وبلاگ می تواند مناسب باشد، بازهم به این نتیجه رسیدم که شاید بهترین نکته برای گرامی داشت آن روزها، نوشته ای باشد که همان شب مناظره تاریخی تا صبح نوشتم و روز بعد رجا و ایران منتشر کردند.

نکته اش اینجاست که آن شب مقابل صدا و سیما با بچه های دانشجو و یک ابتکار زیبا، یکی از خاطره انگیزترین شب ها را سپری کردیم.

یک بنر تبلیغاتی که این بار طرف سفیدش بکار آمده بود روی بیلبورد بزرگ مقابل صدا و سیما پهن کردند. یک لپ تاپ با کارت تی وی اکسترنال مناظره را گرفت، یک ویدئو پروژکتور این تصویر را روی بنر انداخت و یک بلندگوی دستی، صدا را برای حاضرین که چند هزار نفر می شدند پخش کرد. تیپ های مختلفی آمده بودند و پایان مناظره ...

 هر چقدر با خودم کلنجار رفتم که برای سالگرد انتخابات چه مطلبی برای وبلاگ می تواند مناسب باشد، بازهم به این نتیجه رسیدم که شاید بهترین نکته برای گرامی داشت آن روزها، نوشته ای باشد که همان شب مناظره تاریخی تا صبح نوشتم و روز بعد رجا و ایران منتشر کردند.

نکته اش اینجاست که آن شب مقابل صدا و سیما با بچه های دانشجو و یک ابتکار زیبا، یکی از خاطره انگیزترین شب ها را سپری کردیم.

یک بنر تبلیغاتی که این بار طرف سفیدش بکار آمده بود روی بیلبورد بزرگ مقابل صدا و سیما پهن کردند. یک لپ تاپ با کارت تی وی اکسترنال مناظره را گرفت، یک ویدئو پروژکتور این تصویر را روی بنر انداخت و یک بلندگوی دستی، صدا را برای حاضرین که چند هزار نفر می شدند پخش کرد. تیپ های مختلفی آمده بودند.

و پایان مناظره و شادی در کنار پرچم چند ده متری ایرانی که با خود به آنجا برده بودم. آنشب از آنچه در خیابان ها می دیدیم شوکه شده بودم. واقعا چه اتفاقی افتاده بود؟ همه  این سوال ها جرقه ای شد برای مطلبی که در ادامه می خوانید:

احمدی نژاد؛ بغض فرو خفته یک ملت

مردم پس از مناظره در شهرهای مختلف به خیابان ها آمدند و هر نقطه ای را که منتسب به احمدی نژاد بود، محلی برای اجتماع و بیان شور و هیجان خود قرار دادند. دانشجویانی که برای تماشای مناظره در مقابل صداوسیما جمع شدهبودند، سر از پا نمیشناختند. بسیاری از خانواده ها آن هم با جایگاه های اجتماعی متفاوت و بعضاً متضاد، در حالی که ساعت از نیمه شب گذشته بود، به خیابان ها آمدند.

واقعاً مگر چه شده است؟ مگر در این مناظره اتفاق جدیدی افتاد؟ مگر غیر از این بود که

 باز هم طبق روال 3 ماه اخیر و یا حتی 4 سال گذشته، لیست تکراری از بی انصافی ها، تخریب ها و حتی توهین ها قرائت شد؟ بیش از نیمی از 45 دقیقه وقت احمدی نژاد هم که در پاسخ به همین بی انصافی ها گذشت.

 اما این سوال جدی است: مگر احمدی نژاد در همان چند دقیقه کوتاه چه گفت که این چنین توده ها را شعله ور کرد؟پاسخ را باید در فضایی که احمدی نژاد در آن لب به سخن گشود، یافت. احمدی نژاد در پس 4 سال سکوت، زمانی عزم سخن گفتن کرد که «هیاهوی سبز»، به یاری امواج بلند تهمت، توهین و تخریب، غباری سنگین و البته سبز رنگ را بر جامعه پاشیده بود. غلظت این غبار که این بار همه توان اغواگران را به خدمت گرفته بود، آن قدر سنگین بود که حتی می رفت تا پرنورترین و روشن ترین نقاط 4 سال تلاش شبانه روزی دولت اسلامی را نیز در خود فرو بلعیده و مانع از دیدنشان شود؛ آن قدر سنگین که روشنایی کارنامه نماینده یک ملت در سیاست خارجی، مایه ذلت خوانده شود و خدمت مایه خفت.

    احمدی نژاد ماهیت غبارگونه این هیاهوی سبز را شناخت و تنها کاری که کرد، فرونشاندن این غبار بود. ماهیت حباب وار این هیاهوی سبز ایجاب می کرد که با سر سوزنی فرونشیند و با سر سوزنی فرونشست.احمدی نژاد حتی در افشاگری خویش نیز سخن تازه ای نگفت. او تنها سخنانی را که در یک محفل خانوادگی، یک جمع 5 نفره در تاکسی و یا یک صف چند نفره مقابل مغازه نانوایی مطرح می شود، باز گو کرد. او از شبکه قدرت و ثروتی سخن گفت که بارها و بارها موضوع بحث جمع های کوچک مردم بوده است، با این تفاوت که او در جایگاه نماینده ملت، نه بر مبنای شنیده ها، که اینک از روی شواهد، ناگفته های ملت را از زبان آنان و به نمایندگی از آنان مطالبه می کرد. اگر چه او را مردم به حلقه ای بسته از مدیریت اجرایی کشور تحمیل کرده اند، ولی وی در واپسین ماه های نمایندگی اش از مردم، نه تنها به رنگ سبز آن حلقه بسته در نیامده است، بلکه این احمدی نژاد است که با شجاعت و به قیمت به جان خریدن توهین های مکرر، کلام مردم را برای صاحبان قدرت و ثروت هجی می کند.

و شاید اینک بتوان دریافت راز این همه شور و احساس را تنها پس از یک مناظره در ظاهر ساده؛ احمدی نژاد بغض فروخفته ای بود که به فریاد الله اکبر شبانه مردم تبدیل شد. او باطل السحر جادوی سبزرنگی بود که اغواگرانه در جمع مردم می گشت تا شاید از «غوغا» طرفی بربندد. و اینک صاحبان این هیاهو نیک می دانند که در فضایی که غبارآلوده نیست، رقابت دیگر معنایی ندارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۳/۲۳
علی نادری

نظرات  (۲۴)

و اینک صاحبان این هیاهو نیک می دانند که در فضایی که غبارآلوده نیست، رقابت دیگر معنایی ندارد...این بهترین قسمته مطلب شماست تقلای آنها بی فایده ست، خیز بعدی مجددا انتخابات بعدی است موفق باشید
سلام . چه خوب ما رو هم یاد آن خاطره زیبا انداختی . انگار عقده فرو خورده شده 16 ساله دولتهای اصلاحات و سازندگی یک جا ترکیده شده بود. واقعا خاطره اش هم قشنگه
۲۳ خرداد ۸۹ ، ۱۵:۳۱ توسط:ارمینه
این اتفاق جزیی از تاریخ بود احمدی نژاد هم که نبود این اتفاق قطعا می افتاد!
۲۳ خرداد ۸۹ ، ۲۰:۲۴ توسط:کنگاور شهر تمدن و تدین
درود ...من از خدا خواستم ...ــــــــــــــــــــــــــــمن از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزدایدخدا گفت : نهآنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنیمن از خدا خواستم که بدنم را کامل سازدخدا گفت : نهروح تو کامل است . بدن تو موقتی استمن از خدا خواستم به من شکیبائی دهدخدا گفت : نهشکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی استمن از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهدخدا گفت : نهمن به تو برکت می دهم ، خوشبختی به خودت بستگی داردمن از خدا خواستم تا از درد ها آزادم سازدخدا گفت : نهدرد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازدمن از خدا خواستم تا روحم را رشد دهدخدا گفت : نهتو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهیمن از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیایدخدا گفت : نهمن به تو زندگی می بخشم تا تو از همان چیزها لذت ببریمن از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران را همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشمخدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتیاز اینکه یکی از بینندگان وبلاگ زیبا و جالب شما هستم بسیار خوشحالم و امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید.این گل تقدیم به شما و تمام بینندگان وبلاگ شماشاد شاد شاد باشیداگه مایل به تبادل لینک هستید وبلاگ «کنگاور شهر تمدن و تدین» را با همین نام لینک کنید و اطلاع بدید تا با کمال میل وبلاگ زیبای شما را لینک کنمبدرود ...
همسر من که در سالهای آغازین انقلاب, بعد از اتمام تحصیلاتش به ایران برگشته بود و به شهید رجائی رای داده بود با دیدن رفتار امثال گنجی با مردم و ریاکاریهای فراوان دیگر هرگز در انتخابات شرکت نمیکرد اما وقتی مناظره دکتر احمدی نژ اد را با موسوی شنید در بیست و دوم خرداد با من به مسجد محله آمد و به دکتر احمدی نژاد رای داد.
سلام .شیخ ِ فتنه کشکول شیخ فتنه بر جای خود گذارید مقصود ما بر این است پا روی آن گذارید تسبیح شیخ پیداست پنهانی اش مخوانید تصحیح اوست دشوار ، پروا از او مدارید زیر عبـا چه دارد ، از صاحبش بپـرسید چون قصّه گوید از آن شاهد بر او گمارید نعلین او ببینید بر پای او چه جفت است نعلش ز او ستانید، این را دگر که گفته است ریش بلنـد او را بـاید شمـا بچینیـد فوراً عصـای موسی از دست او بگیرید آسوده شد خیالم ، موسی عصا به دست است یک چوب خشک و خالی ، شیخک نگر چه مست است سجاده ی دروغین بر این زمین غصبی ست هر کس که گیس او دید گفتا که کُرّّه اسبی ست سر داده بانگ خود را ، سر بر سرش گذارید چون خر نموده عرعر ، پالان برش گذارید گویا رئیس شیخان دارد مرید چندان یک نقطه تا سر خط ، بر ما نموده دندان چنگال او چه تیز است قیمت بر آن پشیز است خود سفره ای نچیده گوید که خوان لذیذ است او را شکم درانید ، خواب از سرش پرانید این قصّه شد به پایان ، شعر دگر بخوانید پی نوشت : زهرای بتول (س) را سیلی زدند و علی(ع) سکوت کرد و هنوز سیلی زدن ها ادامه دارد و سکوت ها هم . برای شیعیان با بصیرت این سکوت ها رمز گشایی شده است . به امید روزی که انتقام سیلی های به نا حق زده شده گرفته شود . والله عزیز ذوانتقام .
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۰۰:۱۱ توسط:سرباز صفر جنگ نرم
سلام"شعری برای 22 خرداد"http://aql.blogfa.com/post-109.aspxمنتظر حضورتان هستیم.
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۰۱:۳۰ توسط:شیعه سیاسی / مهند حامد
اونشب نمیدونم خود هاشمی چه حالتی داشت . . .
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۰۲:۱۰ توسط:شیعه سیاسی / مهند حامد
مواضع سانسور شده ی حضرت امام (رض) . . .به روزم
سلامواقعا بیاد موندنی بود
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۱۲:۰۱ توسط:حامد یامین پور
سلام با مطلبی تحت عنوان (در 22 خرداد برما چه گذشت ...) به روزم.
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۱۳:۲۳ توسط:یاسین
ابعاد توفنده انقلاب که در 22 خرداد بروز و ظهور یافت، به مرور زمان شناسایی خواهد شد. منتظر بمانید و بصیرت بورزید.yasintavassoli@yahoo.com
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۱۸:۲۰ توسط:فدایی امام خامنه ای
ما بابامون سپاهی بود صدقه سر دکتر خیلی پولدار شده بودیم ولی همه طرفدار موسوی بودن خیلی ناراحت بودیم همه چیزمون میرفت قدرت ثروت.......مخصوصن وقتی گزارش وزارت اطلاعات اومد بیرون که موسویدور اول میبرهصبح که بیدار شدیم از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم باورم نمیشود پیش خودم گفتم آخر دکتر کار خودشو کرد نبض خواب آقا دست دکتر ه خلاصه خیلی خوب بود
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۱۹:۴۹ توسط:محدثه
تاریخی ترین روزهای زندگیم از همین مناظره ی تاریخی آغاز شد...و روزهای تاریخی پس از آن...22 خرداد با شکوه و به یاد ماندنیروز قدس9 دی...عاشورایی دیگرو...22 بهمن ... اقتدار ملت ایران
۲۴ خرداد ۸۹ ، ۲۲:۱۴ توسط:مهدیار
با4سوق موافقم درآخرمطلب..بسیاربجابود..
۲۶ خرداد ۸۹ ، ۰۱:۲۲ توسط:مصطفی نمازیان
بنام خدا. با مطلبی تحت عنوان"نامه ای به پسرم" به روزم. بازدید،نظردهید و ه دیگران معرفی کنید. یا علی
سلام.یاد اون شب بخیر. منم جلو صدا و سیما بودم و واقعا فراموش نشدنیه.در ضمن بروز هستم. یا علی
۲۷ خرداد ۸۹ ، ۱۰:۲۶ توسط:یه بسیجی شیرازی
سلام خسته نباشی یه سری هم بیا پیش مااگه موافق بودی برای تبادل لینک خبر بده ممنونالتماس دعا
۲۷ خرداد ۸۹ ، ۱۱:۰۸ توسط:فریدالدین هادی
می توانید نوشته جدید این جانب با عنوان یک نامه قابل تامل را در وبلاگ زیر مشاهده فرمائیدhttp://rozneveshteha.persianblog.ir/
۲۷ خرداد ۸۹ ، ۱۶:۴۴ توسط:حسن روزی
اره ارهمنم موافقمکیاسی به از سیاسی
۲۷ خرداد ۸۹ ، ۲۲:۳۱ توسط:بی.سی.جی
****************************************************************************************************************************************************************************************************—————–لیلة الرغائب+ترور وبلاگهای ارزشی————————………………..به بهانه تبریک و تسلیت شهادت دوئل………………….بکشید ما را ملت ما بیدار تر می شود. امام خمینی قدس سره الشریفاز این پس به جای واژه بیگانه بلاگفا می گوئیم=مسدودفا=خلاف فا=سیاه فا=هیتلرفا=فتنه فا=….http://www.lashkar61.blogfa.comمنتظرتان هستم….****************************************************************************************************************************************************************************************************
۳۱ مرداد ۸۹ ، ۰۰:۴۸ توسط:میثم تولایی
سلام برادر دوستان مشایی چیمان به نقل از من در وبلاگ ها نظر می گذارند و به همه فحش می دهند، به جرم نقد مشایی ام در جهان نیوز. شما منتشر نکنیا علی
۰۱ مهر ۸۹ ، ۱۸:۴۳ توسط:امیرحسین
سلام علیخوبی علی؟چطوری علی؟آره آره!
۲۲ دی ۸۹ ، ۱۴:۳۰ توسط:mohammad hossein emamparast
سلام، یارانه‌ها که یاری نمیکنند، بنزین و گاز قیمتش سر به آسمان گذاشته، خارجیها هم که تحریممون کردند، با دنیا در افتادیم بخاطر نیروی هسته‌ای، نون هم که چند برابر شده، مردممون هم که هر روز دارند بخاطر بنزین قلابی سرطان شش میگیرند ، دنیا هم با ما در افتاده ، هر وقت هم که حرف می‌زنیم میگویند این همه بدبختیها در راه و برای اسلام است. اسلامی هم که رشد میکنه هر روز، سنّی است نه مال ما شیعه ها.‌ای امام کجایی که روز قضاوت نزدیک است. خودت رحم کن بر ما.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی