افق

دست نوشته‌های علی نادری

افق

دست نوشته‌های علی نادری

افق

وقتی افق می‌شود مقصدی که قرار است پرچمت را آنجا به زمین بکوبی، دیگر برای عمق نگاهت نهایتی نخواهی یافت. که فرمود: « تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.»
.:: حلقه فرزندان روح الله ::.

جناب آقای دکتر احمدی نژاد! سلام.

عکس‌هایی که از جشن دیروز با حضور شما منتشر شد، بهانه خوبی شد تا ناگفته هایی را که در این حدود چهار سال مجال طرحش فراهم نشده بود بیرون بریزم و خیلی خودمانی با شما، با رئیس‌جمهوری که انتخابش کردیم تا آرمان‌های حضرت روح‌الله را زنده کند و سربازی بی‌ادعا و توقع باشد برای رهبر انقلاب،‌ سخن بگوییم.

 

دکترجان

 خنده های مکرر شما و همراهانتان در جشنی به بهانه استقبال از نوروز و با هدف اعطای نشان فرهنگ به یار و همنشین این سال های شما سوژه‌ای وسوسه انگیز برای عکاسان رسانه‌های خبری بود، سوژه ای که بلافاصله به عکس‌های پرتعداد در رسانه‌های مختلف مبدل شد.

 ما نیز این خنده‌ها را دیدیم و یقین کردیم که این خنده‌ها نه با عدالت‌طلبی کار دارد، نه ربطی به مبارزه با الیگارشی قدرت وثروت و نه ربطی گفتمان سوم تیر. این خنده‌ها به غفلت و میل ماندن به قدرت بیشتر شباهت دارد تا عدالت طلبی.

 بخند دکتر، بخند... بخند اما بدان آنچه مبنای سوم تیر بود و گفتمانش را شکل می‌داد، قاموس امام بود که در دوران هاشمی و خاتمی به محاق رفت و این سوم تیر بود که آنرا احیا کرد. در آن قاموس، خرج‌های میلیاردی برای دعوت از رقصندگان رنگارنگ و آنگاه ردیف کردن هیات دولت برای تماشای هنرنمایی آن‌ها و قهقهه مستانه سردادن، ارزش که نبود هیچ، لکه ننگ بود

 وقتی مردمی که در گذشته با یک سیلی صورتشان را تا مدت‌ها سرخ نگه می‌داشتند، این روز‌ها و شب‌های منتهی به‌‌‌ همان نوروزی که تو و محبوبت به استقبالش رفته‌اید، باید با چند و یا چندین سیلی صورت آبروداری را سرخ نگهدارند، نمی‌توانیم به خود بقبولانیم که انسانی عدالت‌طلب و با درد و غصه محرومین، مهم‌ترین دغدغه‌اش استقبال از نوروز و نصب نشان فرهنگ به نمایندگی از ملت ایران! بر سینه محبوب باشد

 دکترجان

 خوش رقصی رقصندگان در برابر رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به اسم زنده کردن آداب و رسوم ایرانی و بزرگداشت ملت ایران و فرهنگ تاریخی آنان، پیشکش شما و مرد بهاری همیشه همراه‌تان. لطف کنید به فکر درد و نیاز واقعی امروز مردم باشید. به جای جشن نوروز و وقت گذرانی در آن، جلسه تنظیم بازار تشکیل بدهید. به جای جشن درخت زندگی و کف و سوت زدن برا چند بازیگر، ستاد مبارزه با فساد تشکیل بدهید و شخصا بر آن نظارت کنید. به جای اشک ریختن در هنگام سخنرانی اسفندیار مشایی، به میان مردم بروید و از مشکلات امروز آن‌ها باخبر شوید.

به جای برگزاری همایش‌های میلیاردی در جزیره کیش و دعوت از خوانندگان پاپ، بر سر سفره مردم بروید و از اوضاع و احوال معیشت آنان کسب اطلاع کنید، دل ما برای آن رئیس جمهور مردمی،‌ ساده زیست و دلسوز برای محرومان که شب و روزش را سفر به این روستا و آن منطقه محروم یکی کرده بود، تنگ شده است، رئیس جمهوری که دیگر آنگونه نیست و این روزها اولویتش استقبال از نوروز و کاشت درخت صلح و همایش جوانان در کیش وقشم است.

 بغض کردن و اشک ریختن پای سخنان محبوبتان و اهدای نشان درجه یک فرهنگ به فردی که هر کاری کرده باشد، انصافا جز اهدای وام‌های چند ده میلیونی به بازیگران برای برگزاری نمایشگاه‌ها و گالری‌های سطح پایین، هیچ فعالیتی در عرصه فرهنگ و هنر این مملکت و این سرزمین و مردمان این کشور نداشته است، با کدام دلیل و حجت شرعی و عقلی صورت می‌گیرد؟

برگزاری مراسم‌ میلیاردی برای تقدیر از فردی که در خوشبینانه‌ترین حالت یک مدیر اجرایی در کشور است مانند هزاران مدیر دیگر، آن هم در این اوضاع اقتصادی که مردم از خودشان نجابت به خرج می‌دهند و برای ایستادگی بر پای آرمان‌هایشان، هزینه تحریم و فشارهای اقتصادی را به جان می‌خرند، کجای گفتمان عدالت قرار می‌گیرد؟ کجاست آن احمدی‌نژادی که روی زیلوی یک کلبه روستایی می‌نشست و برای وضعیت نامناسب زندگی مردم اشک می‌ریخت؟ 

 چه اتفاقی افتاده که محمود احمدی‌نژاد که زمانی به دنبال رسیدگی به وضعیت بهداشتی در فلان روستای دورافتاده در دور‌ترین مناطق محروم ایران بود، اکنون به جایی رسیده که برای بقا در قدرت، دست به دامان فلان دخترک بازیگر و فلان پیرمرد ملی‌گرا شده است؟ اشک ریختن برای محرومیت ملت بزرگوار ایران کجا و اشک ریختن برای اسفندیار مشایی در یک مراسم تشریفاتی پرهزینه کجا؟ واقعا این،‌‌ همان احمدی‌نژاد است؟ 

آقای رئیس‌جمهور

 این‌ها نشانه است؛ نشانه از اینکه شما و اولویت‌هایتان عوض شده‌اید. اولویت شما چیز دیگری شده است، این را از تعطیلی سفرهای نیم بند استانیتان در این اواخر هم می‌شد فهمید، از کت و شلوار ترو تمیزی که جای کاپشن دوست داشتنی احمدی‌نژاد را گرفت و از حضور هفتگی‌ در جشن‌های هنرمندان و خوانندگان و رقصندگان. تو عوض شده‌ای!؟ نمی دانیم، اما این را خوب می دانیم که احمدی نژاد جشن های اینچنینی،‌ احمدی نژاد سوم تیر نیست، احمدی نژاد امروز، نسبتی با گفتمانی که در سوم تیر خودش آنرا احیا کرد ندارد.

نمی دانیم عوض شده ای یا نه، اما این را خوب می‌دانیم که این قهقهه پر از غفلت، قهقه‌ای از سر درد و عدالت طلبی نیست؛ قهقه‌ای است با طعم تلاش برای بقا در قدرت، آنهم به هر قیمت...

پ ن: تشکر از مهدی خانعلی زاده برای کمک به غنی شدن این متن.پ ن: تشکر از مهدی خانعلی زاده برای کمک به غنی شدن این متن.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۲۲
علی نادری

نظرات  (۴)

عوض نشده علی آقا...
ظاهر شده...
پاسخ:
بی انصافیه
قبول ندارم
جانا سخن از زبان ما می گویی
خدا شفات بده

شرم چیز خوبیست :

"یک بخش دیگر از این نقاط قوّتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مسئله‌‌ى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است. در این سالهائى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چیزهائى که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملاً برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى مسئولان،استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دوره‌‌اى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى میکردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضد ارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله مینوشتند، حرف میزدند، گفته میشد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسئولان کشور به حرکت انقلابى، جهتگیرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همینهاست؛ یعنى مردم به این ارزشها اهمیت میدهند. مسئله‌‌ى دعوت به عدالت، مسئله‌‌ى ساده‌‌زیستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است."

پاسخ:
فکر نمی کنم ربطی به جشن نوروز گرفتن داشته باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی